نقاشی در تشکیل شخصیت و روان کودک اهمیت بهسزایی دارد و نه تنها به او امکان شناسایی محیط و شرکت در آن را فراهم میسازد و سوالاتی برایش مطرح میکند، بلکه به او امکان میدهد تا مسائلی را که به صورت نامنظم از همه طرف برایش مطرح میشود به شکل صورتبندیشده، منظم کند. به این ترتیب کودک با تجزیهی مسائل مختلف موفق میشود شالوده کم و بیش منظم و درستی از آنها ارائه دهد. در این معنی میتوان میان مفهوم نقاشی و تعبیرخواب و رویا شباهتهایی ملاحظه نمود. آن طور که به اثبات رسیده است، فقط 20 درصد از زمان خوابیدن در ارتباط با خواب دیدن و رویا میگذرد. نوزادان و کودکان از بزرگسالان بیشتر خواب میبینند و از طرف دیگر پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که اگر کسی را از خواب دیدن محروم کنند گرفتار آشفتگی رفتاری خواهد شد. به همین ترتیب ممانعت از خواب دیدن در حیوانات نیز بر روند یادگیری و به خاطر سپاری آنها تاثیر میگذارد. خواب و رویا یک مرحله تنظیم و تقسیمبندی آگاهانهی افکار و خاطرات و دوبارهسازی ناخودآگاهانه حوادث قبلی است.
نقاشی کودک را در مراحلی که حوادث اطراف را دستهبندی و عرضه میکند و روند تجدیدی و تکاملی یافتهای را از زمان خطخطی کردن ساده تا زمانی که خطوطی معنیدار و بالاخره مبتنی بر قوانین پرسپکتیو رسم میکند، میتوان چیزی شبیه خواب و رویا معنی کرد.
نقاشی نیز مثل خواب و رویا به کودک امکان میدهد تا اطلاعات و اعمالی را که از دنیای بیرون کسب میکند از هم جدا سازد و سپس آنها را دوباره تنظیم کند. در نقاشی همانند خواب و رویا، کودک خود را از ممنوعیتها رها میسازد و با ما در حالتی ناخودآگاهانه دربارهی مسائل، کشفیات و دلهرههایش صحبت میکند. به همین دلیل اگر آموزش نقاشی را بر پایهی تصحیح نقاشی قرار دهیم و در آن به کودکان از سنین پایین کپی و تقلید کردن را بیاموزیم اشتباه بزرگی مرتکب شدهایم.
منبع: نقاشی کودکان و مفاهیم آن، نوشته آنا اولیوریو فراری، ترجمه عبدالرضا صرافان