پیاژه اعتقادی به رمزگردانی ژنیتیک مراحل رشد کودک ندارد، بلکه خود کودک را مسئول ساختن آنها می داند. با این حال از فرآیند ساختاری این مراحل به صورت گرایشهای بیولوژیک بحث میکند (جذب، تطابق و سازمانبندی). با وجود این که او پیرو نظریه رشد ژنیتیکی کودک نیست، باید دانست که دلبستگی او به نظریه یادگیری از آن هم کمتر است.
او اعتقاد ندارد که فکر کودک تحت تاثیر آموزشهای افراد مسنتر و یا تاثیرات محیطی دیگر شکل میگیرد. گرچه کودکان برای آنکه رشد کنند باید با محیط تعامل کنند اما باز این خود آنان هستند که ساختارهای شناختی را میسازند و نه محیط خارج پس از رشد یا آموزشهای خارجی. رشد یک فرآیند ساختاری فعال است که طی آن کودکان در سایه فعالیتهای شخصی خود، ساختارهای شناختی را که پیوسته جامعتر و متمایزتر میشوند بنا مینهند.